اقتصاد هر جامعهای در بحرانهایی مانند جنگ به چالش کشیده میشود و این مسئله، فضا را برای نوآوری و سرمایهگذاری محدود میکند. با رضا زرنوخی، فعال حوزه سرمایهگذاری و مدیرعامل سابق صندوق مالی توسعه تکنولوژی ایران درباره وضعیت کسبوکارهای نوآور ایرانی و سرمایهگذاری در اقتصاد دیجیتال گفتوگو کردیم که در ادامه آن را میخوانید.
آقای زرنوخی، بهنظر شما کسبوکارهای نوآور ایران چطور میتوانند از بحرانهای پیش آمده پس از جنگ عبور کنند؟
جنگ دوازده روزه شرایطی را برای اقتصاد کشور بهوجود آورد که پیش از این تجربهاش را نداشتیم. این شرایط بهصورت واقعی روی اقتصاد کشور اثرگذار بود. پیش از این ما محدودیتهایی داشتیم که تکبعدی بودند؛ در برخی موارد رگولاتور محدودیت ایجاد میکرد، گاهی هم مشکلات نقدینگی وجود داشت و روی تامین کالا با کیفیت مناسب محدودیت داشتیم. کمتر اتفاقی میافتاد که یکدفعه بازار عوض شود. اما در شرایط فعلی، بازار عوض شده است و مردم مثل قبل از خرید خدمت یا خدماتی که توسط کسبوکارهای نوآورانه ارائه میشود، استقبال نمیکنند.
این موضوع از محدودیتهای فنی جداست؛ مثلاً ممکن است ما به مکانیاب مناسب دسترسی نداشته باشیم و به دلیل شوکی که بعد از جنگ به مردم وارد شده، آنها فعلا ًدنبال دغدغههای دیگری باشند.
بنابراین، کسبوکارهای نوآور مدل کسبوکاریشان را عوض میکنند. مدل فروش، مدل تامین، مدل قیمتگذاری، مدل ارائه و هر آنچه مربوط به کسبوکار میشود، در شرایط فعلی در حال تغییر است. مثل قبل نیست که امکان پیشفروشهای بزرگ وجود داشته باشد و کسبوکارها کمپینهای بازاریابی بگذارند. اکثر برنامههای بازاریابی در این شرایط بههم خورده است. بنابراین شرکت ها باید مدل کسبوکارشان را بازنگری کنند. حتی محصول جدید و خدمات جدیدی ارائه بدهند و متناسب با این آن ساختار سازمانیشان را بازتعریف کنند. در حال حاضر ساختار پرهزینه قبلی جواب نمیدهد.
فضای سرمایهگذاریهای کسبوکاری در یک ماه اخیر چطور بوده است؟ آیا سرمایهگذاران هنوز رغبتی برای حضور در اکوسیستم اقتصاد دیجیتال دارند؟
مدل سرمایهگذاری روی کسبوکارها، نهتنها کسبوکارهای نوآور و اکوسیستمی، ماههاست که متوقف شده و در این زمان کسی وارد پروژه جدیدی نشده است. چند ابزار مالی مثل تامین مالی جمعی فعال بودند که برای کارهای کوتاه مدت، آن هم توسط بعضی از بنگاهها استفاده میشدند که معمولاً نرخهای تامین مالیشان بسیار بالا بود. این نرخ معمولاً بالاتر از نرخ تورم بود و مشخص نیست که آیا کسانی که با نرخ بالا تامین مالی کردهاند، امکان بازپرداخت دارند یا خیر.
دولت در این حوزه خیلی فعال نبوده است. معاونت علمی در دوره جدید برنامه جدی برای توسعه اکوسیستم نداشته و اهداف خاصی را دنبال نکرده است. سرمایهگذارها نه برنامهای داشتهاند و نه انگیزهای و در این دوره به شدت با محدودیت مواجه شدهاند. کسی روی توسعه کسبوکارها یا حتی با شیب های کوتاه مدت قرضی که در اختیار شرکت ها قرار بده، کانورت اورنوت انجام بده و موارد مشابه و بعید میدونم که حداقل تا نیمه دوم سال ما اخباری از سرمایهگذارها بشنویم.
بهنظر شما چالشهای زیرساختی مثل اینترنت، چه ضربهای به فعالان حوزه تجارت الکترونیک و بهطور خاص تجارت سریع میزند؟
تغییرات فنی و زیرساختی که اتفاق افتاده بیشترین آسیب را به حوزه اقتصاد دیجیتال و کسبوکارهایی زده که فعالیتهایشان به اینترنت وابسته است. ما از محدودیتهای کلی که ناشی از مسائل خاص جنگی بوده که بگذریم، افت کیفیت دسترسی به بخشی از سامانهها مثل مکانیابها به شدت این کار را تحت تاثیر قرار داده است ولی نکته مهم این است که شبکه تامین بههم خورده است. بهعنوان مثال، در سرویس حملونقل روزانه مردم خیلی از این راننده تاکسیها که پلاکهای تهران نبودند از تهران رفتند و اصلا تامین راننده به مشکل خورده است. سامانههای گردشگری نیز در زمان جنگ به تور یا بلیط هواپیما دسترسی نداشتند تا بتوانند زنجیره تامین را مدیریت کنند. در نتیجه، بخش عمدهای از فعالیتهای کسبوکارهای متصل به اینترنت که نمیتوانستند سناریوی جایگزینی داشته باشند، متوقف شد. به نظر میرسد حتی با بهبود وضعیت هم این کسبوکارها باید شیوه راهبریشان را تغییر دهند و سناریوهای فنی و زیرساختهای متفاوتی را برای مواجهه با بحرانهای احتمالی در نظر داشته باشند.
نظر شما درباره اینترنت طبقاتی که این روزا نقل هر محفلی است، چیست؟
مسئله اینترنت طبقاتی از قبل وجود داشته و هنوز جزییاتش مشخص نیست که آیا هدف این برنامه تسهیل در کسبو کارهاست یا محدود کردن کاربرها. بنابراین اگر این مسئله با تعریفی که از آن میشود، به خوبی پیش نرود و نتواند زیرساختهایی را فراهم کند که الان در خدمت کسبوکارهاست، قاعدتاً مزیتی برای توسعه اکوسیستم نوآوری و اقتصاد دیجیتال نخواهد داشت.
پیشبینی شما از وضعیت موجود چیست و چه آیندهای را برای حوزه خردهفروشی آنلاین و بهطور کلیتر اقتصاد دیجیتال متصور هستید؟
شرایط جدید ما نیازمند بازتعریف اقتصاد نوآوری، اقتصاد دیجیتال و اقتصاد دانشبنیان است. سازمانهای دولتی که فقط توزیع بودجه انجام میدهند، اولویتبندی را درست انجام ندادهاند. ستادهای تخصصیای که ما میبینیم در این روزها مشکلی را از کشور برطرف نکرده و کاراییشان مشخص نیست. این مسئله باید بازتعریف و سازماندهی شود.
مدل مقرراتی که قانون دانشبنیان و قانون حمایت از کسبوکارهای نوآور داشته، به مدل شبهه رانت تعریف شده و بیشتر از اینکه مشوق باشد و باعث شود بخش واقعی اقتصاد یعنی بنگاههای بزرگ و منابع بزرگ آنها وارد حوزه نوآوری و توسعه اقتصاد نوآوری شود، صرف گرفتن یکسری معافیتها و رانتهایی مثل مالیات و اعتبار مالیاتی شده است. بنابراین، این بازتعریف هم باید در سطح دولت و رگولاتوری انجام شود و هم در سطح کسبوکارها. کسبوکارها با این شرایط محدودی که در ایران هست باید خودشان را بازتعریف کنند و متناسب با محصول و ساختار کسبوکاریشان اقداماتی را انجام دهند.
ضمن اینکه، باید این مسئله را در نظر بگیریم که اقتصاد دیجیتال هنوز پایه قویای در ایران ندارد، سهم قابل توجهی در جیدیپی ندارد و بخش بزرگی از آن هم مثل فینتکی که ما در نظام بانکی داریم به شدت خودش را آسیبپذیر نشان داده است. این موضوع، نشان میدهد که ما به یک فضای باثبات و پایدار در اقتصاد کشور نیاز داریم که اقتصاد دیجیتال بتواند در کنار آن نفس بکشد.