هر طرف را که نگاه میکنیم، صحبت از جنگ ۱۲ روزهای است که چرخه اقتصادی کشور را مختل کرده و کسبوکارهایی که هر کدام به شکلی درگیر مشکل شدهاند. اقتصاد دیجیتال و کسبوکارهایی که بر بستر اینترنت شکل گرفتهاند در این جنگ تحمیلی دو هفتهای با بحرانهای فراوانی مواجه شدهاند، اما چه باید کرد؟ چطور میتوان به رشد و ارتقای کسبوکارهای فناور کمک کرد؟ از طرفی، شرکتهای لجستیکی چگونه میتوانند در سرپا نگهداشتن اکوسیستم تجارت الکترونیک سهیم باشند؟ در گفتوگو با مهرداد ملکمحمدی، راهکارهای تاپین برای مدیریت بحران و بهینهسازی فرایندها در اکوسیستم لجستیک و تجارت الکترونیک را مورد بررسی قرار دادیم.
آقای ملکمحمدی، آیا تاپین در دوران جنگ ۱۲ روزه بهطور مستمر به فعالیتش ادامه میداد؟
فعالیتهای تاپین در حوزه لجستیک است و فرایندهای لجستیکی در هر شرایطی ادامهدار است. لجستیک، جزو صنایعی حساب میشود که تعطیلی نمیشناسد و ما در تمام مدت جنگ، مشغول به ارائه خدمات به مشتریانمان بودیم. سرویسهایی که تاپین ارائه میکند به دو بخش ارائه زیرساخت و پلتفرم خدماتپستی تقسیم میشود؛ مجموعهی ما ارائهکننده زیرساخت به شرکتهای حملونقل است و در عینحال، پلتفرمی است که خدمات پستی را به کسبوکارهای آنلاین ارائه میکند. هر دو خدمتی که تاپین ارائه میکند برای کسبوکارها ضروری و حیاتی است. در نتیجه، ما در مدت جنگ تمام تلاشمان را برای فعال نگهداشتن سرویسها و خدماترسانی مستمر و موثر برای کسبوکارها انجام دادیم.
سعی کردیم با وجود شرایط جنگی و با تکیه بر نیاز روز مشتریانمان، بهترین سرویس را به آنها ارائه کنیم. افت شدیدی در ترافیک داشتیم اما کسبوکارهایی هم بودند که در این مدت به فعالیت ادامه میدادند بهخصوص کسبوکارهایی که در شهرها حضور داشتند. چون بیشتر اتفاقات این جنگ تحمیلی در تهران رخ میداد، در نتیجه کسبوکارهایی که در شهرستانها حضور داشتند خیلی از برنامههای روزانهشان در فرایند ارسال خارج نشدند و ما همچنان در دوران جنگ به آنها سرویس ارائه میدادیم.
در مدت جنگ با چه معضلاتی مواجه شده و برای رهایی از این چالشها چه اقداماتی را انجام دادهاید؟
جنگ برای هر کسبوکاری، تبعات خاص خودش را دارد. جنگ و اتفاقات پیرامون آن در دو حوزه ما را به چالش کشید؛ یکی از آنها درون سازمانی و دیگری برون سازمانی بود. مسئله دورکاری و فرایندهای آن و بهطور کلی منابع انسانی، یکی از موضوعاتی بود که در این مدت ما را درگیر میکرد. از آنجا که اولویت اول ما در سازمان، سلامت تمامی پرسنل و اعضای تیممان است و با توجه به تجربهای که از دوران کرونا داشتیم، از همان روز اول همکارانمان دورکار شدند. فعالیتهایمان را به همان صورت که در زمان کرونا انجام میدادیم، در دورکاری ادامه دادیم. جلسات روزانه در این مدت بهطور منظم برگزار میشد و تیمها برای انجام کار روزانه با یکدیگر هماهنگ میشدند.
اقداماتی مثل واریز زودهنگام حقوق و توجه به سلامت روان و آرامش همکارانمان هم بخشی از کارهایی بود که در دوران جنگ انجام دادیم تا تیم منسجمتری داشته باشیم. این موضوع درباره مسائل برونسازمانی و کسبوکاری که با ما همکاری داشتهاند نیز صدق میکرد. ما در این مدت شروع کردیم به تولید محتوا و ارائه راهحلهای مبتنی بر شرایط جنگی و اتفاقات پیرامون آن؛ مثلا اگر کسبوکاری در تهران فعالیت میکرد و ارسالهایش از این شهر بود و حالا به هر دلیلی به شهر دیگری رفته است، چطور میتواند ارسالهایش را از شهرستان ادامه بدهد. در این میان، کسبوکارهایی هم بودند که در شهرهای دیگر شعبه یا نمایندگی داشتند؛ برای این دسته از کسبوکارها هم محتواهایی را تولید کردیم تا ارسال آنها از نقاط دیگر انجام شود و فرایندهای ارسال مرسولاتشان به مشکل نخورد و آسیبی به میزان فروش آنها وارد نشود. در این مدت، چندین وبینار و دوره آموزشی نیز برگزار کردیم.
یکی از فعالترین تیمهای شرکت ما در دوران جنگ ۱۲ روزه، تیم اکانت بود که به مشتریان زنگ میزد؛ حالشان را میپرسید و اگر مشکلی داشتند، با تعامل با سایر بخشهای شرکت سعی در برطرف کردن چالشها میکرد.
بحرانهای ناشی از جنگ برای شما سختتر بود یا چالشهای مربوط به اینترنت؟
جنگ و شرایط روحی و روانی آن، تنها یکی از چالشهایی بود که کسبوکارها با آن مواجه شدند.آسیبهای زیرساختی، کسبوکارهای ایرانی را در زمان جنگ اسرائیل با ایران بار دیگر به چالش کشید اما ما توانستیم آن را بهخوبی مدیریت کنیم. اینترنت و مشکلات مربوط به آن هم در این مدت آسیب زیادی به کسبوکارها وارد کرده است.
همانطور که میدانید، ما بهصورت تخصصی ارائهدهنده خدمات به کسبوکارهای آنلاین هستیم و کسبوکارهای اینترنتی برای تداوم فروش به تبلیغات و اطلاعرسانی نیاز دارند. بخش عمدهای از مارکتینگ و تبلیغات کسبوکارهای آنلاین در کشور ما به شبکههای اجتماعی و بهطور خاص اینستاگرام وابسته است. متاسفانه محدودیتهای اینترنت در دوران جنگ و عدمدسترسی کسبوکارها به شبکههای اجتماعی، اتفاقات دومینوواری را رقم زد. کسبوکارهای آنلاین نمیتوانستند محصولاتشان را تبلیغ و معرفی کنند. از طرفی، بهخاطر حجم بالای انتشار اخبار جنگ و فضایی که در شبکههای اجتماعی حاکم شدهبود، فرصت معرفی و تبلیغ محصول را از فروشگاههای آنلاین میگرفت. اگر مثلاً کسبوکاری در این مدت محصولش را تبلیغ میکرد، این تبلیغ ممکن بود برایش ضد تبلیغ شود و مشتریانش را از دست بدهد.
خیلی از کسبوکارهای آنلاین که سایتهای فروشگاهی دارند نیز در این مدت با مشکل هاستینگ مواجه شدند چون زیرساختهای سایتهای فروششان روی هاستهای خارج از کشور بود. بسیاری از سایتها و پلتفرمهایی که در حال حاضر در کشور فعال هستند، بهنوعی از سرویسهای خارجی استفاده میکنند. ممکن است برای کدنویسی یا آنالیزهایشان از سرویسهای خارجی استفاده کنند و با قطع شدن اینترنت سایتشان بهطور کلی از دسترس خارج شود.
این روزها اینترنتی طبقاتی نقل هر مجلسی است، شما فکر میکنید اینترنت طبقاتی چه تاثیری روی کسبوکارهای آنلاین و شرکتهای لجستیکی خدماتدهنده به این فروشگاهها میگذارد؟
بهنظر من، اینترنت طبقاتی اصلا موضوعیت ندارد چون اینترنت طبقاتی مساوی است با نبود اینترنت. کسبوکارهای فناورانه با بهرهگیری از متخصصانی که در شرکتشان حضور دارند، بالاخره خودش را به اینترنت وصل میکند اما نکتهای که در مسئله اینترنت وجود دارد این است که باید در دسترس عموم قرار بگیرد. اگر شرکتی به اینترنت بدون فیلتر و پرسرعت وصل باشد اما مشتریهایش به اینترنت و فضای مجازی دسترسی نداشته باشند، این اینترنت هیچ فایده و تاثیری ندارد.
اگر مشتریان کسبوکاری که زیرساخت آن فروش در سایت یا شبکههای اجتماعی است، به اینترنت دسترسی نداشته باشند یا دسترسیشان محدود باشد، آن کسبوکار با اینترنت نامحدود و بدون فیلتر نمیتواند رشد کند.
در نتیجه، به نظر من اینترنت طبقاتی هیچ بنیان درستی ندارد.
سوال آخرم این است که پیشبینی شما از وضعیت موجود چیست و چه راهکارهایی برای عبور از این بحران پیشنهاد میکنید؟
ما الان در برزخ هستیم و نمیدانیم زندهایم یا مردهایم یا قرار است در آینده چه اتفاقاتی بیفتد. نمیتوانیم پیشبینی کنیم که در آینده تیممان را بزرگ میکنیم یا کوچک؛ تبلیغات و بازاریابی را بهطور حذف میکنیم یا آن را توسعه میدهیم. شرایط کنونی برای کسبوکارهای ایرانی بحرانی است. فکر میکنم الان زمانی است که کسبوکارها باید دست به دست یکدیگر بدهند و اکوسیستم را تقویت کنند. ما باید بدانیم که چگونه در کنار هم قوی بمانیم. یعنی یک پازل درست کنیم و از حضور تمام فعالان اکوسیستم در این پازل بهره بگیریم. با این کار، میتوانیم بودجه بازاریابیمان را کاهش و همزمان تعاملاتمان را افزایش دهیم.
ما وبینار «بقا در بحران» را در همین راستا برگزار میکنیم. در این وبینار، چهار مجموعه از چهار بخش اکوسیستم با یکدیگر همکاری میکنند. تاپین به عنوان عضوی از اکوسیستم لجستیک، دیجیفای بهعنوان عضوی از ساختار فروش و فروشگاهسازهای کشور، مجموعه زرینپال که در اکوسیستم پرداخت فعالیت میکند و دایرکتم که ارتباط میان کسبوکارها و شبکههای اجتماعی را تسهیل میکند. همکاری این چهار پلتفرم علاوه بر کاهش هزینههای بازاریابی، تعاملاتشان را افزایش میدهد. همچنین با ارائه یک مجموعهی کامل از راهکارها با رابط کاربری ساده و بهینه، احساس خوبی را به مصرفکنندگان رویداد که عموماً صاحبان فروشگاههای اینترنتی هستند، ارائه میکنیم.
همچنین ما با کد تخفیفها و پکیجهایی که برای کسبوکارها در نظر گرفتهایم، سعی در کاهش هزینههای بازاریابی این فروشگاهها داریم. امیدواریم با اقداماتی که انجام میدهیم، به عبور کسبوکارهای آنلاین از بحرانی که در آن قرار گرفتهایم، کمک کنیم.