جلال سمیعی که در کارنامه کاریاش راهاندازی چند کسبوکار نوآور به چشم میخورد و سالهاست که در حوزه ارتباطات فعالیت میکند، در یادداشتی به نقش لجستیک سلامت و اهمیت فروش آنلاین دارو اشاره کرده است. او در این یادداشت توضیح میدهد که چرا ممنوعیت فروش اینترنتی دارو، یک عقبگرد است. در ادامه یادداشت جلال سمیعی را میخوانید.
۱. ظهور دوران کرونا و درهایی که یکی یکی بسته شدند، کابوسی بود که کسی از پایانش خبری نداشت؛ آدمها چشمشان به رسانهها بود و لابهلای اینترنت و آمار مردهها و مبتلایان پی روزنههایی بودند که برای زنده ماندن، ادای زندگی را درآوردن و خلاصه تابآوری به آنها چشم بدوزند. کمکم «زندگی عادی جدید» جا افتاد، وعدهی واکسن دلخوشمان کرد و چشمها را روی جنازههای پیچیده از دور میبستیم تا دوام بیاوریم. این وسط کسبوکارهایی که قبل از بلا سازوکار بهتری برای دسترسی مشتری داشتند، زودتر از بقیه بالا آمدند و آنها که توان بقا داشتند خودشان را رساندند.
۲. بارها از ویزیت آنلاین و نسخهی دکتری که همانجا به پلتفرم برای دارو ارجاع میشد استفاده کردیم؛ «زندگی عادی جدید» حالا وادارمان میکرد پاساژهای حتی با کالاهای ناموجود را کنج خانه با ولع بچرخیم؛ هر فیلم و سریال بیکیفیتی را تماشا کنیم؛ اتاقهای کتابخوانی و دورهمیها و حتی مجالس ختم آنلاین عادی شد و رسمهایی که قرنها توی رودربایستی مانده بودند تمام شدند. اینترنت داشت با و بدون فیلتر نجاتمان میداد.
۳. ظهور فرآیندهای آنلاین پزشکی و لجستیک سلامت، مثل دیگر خریدهای کالا و خدمات رشد تصاعدی داشت؛ خیلیها بالاخره اولین خرید اینترنتی را در قرنطینه یاد گرفتند و یاد گرفتند به پزشک و تراپیست در تماس تصویری شرححال بدهند. من هم مثل شما بارها از گرانفروشی داروها و مکملهای فروشندگان آنلاین جا خوردهام و اگر مجبور نبودهام خرید را به امید قیمت بهتر ناتمام رها کردهام… اما هربار بعد کرونا هم به روزهایی که دارو را دم در خانه با حال نزار گرفتم و وادار به رفتن با هزار ترس به داروخانه نشدم فکر کردهام، از تحول سریع زندگی دوباره حیرت میکنم.
۴. این روزها سازمان غذا و دارو دارد به «ترقی معکوس» مفتخرمان میکند. تجربه میگوید در این خاک هرچه قرار است ساماندهی شود، معمولاً بهمعنای گرفتاری بیشتر، گرانتر شدن، سختتر شدن و پیچیدگی فرآیندهاست. حملهی تمامعیار دولت به پلتفرمهای فروش دارو در شرایطی که یکی از معدود راههای دسترسپذیری عادلانهی مردم شهرها و روستاهای دور به سوگلیهای مراکز استاناند، تهش بی سر و سامان کردن بسیاری از بیمارانیست که راه جدیدی برای یافتن و خریدن دارو و تجهیزات پزشکی پیدا کردهاند. در کشوری که یا برق نیست، یا سیستم قطع است، یا مسئول پشت آن دستگاه لعنتی برای مأموریت رفته است، یا هزار بلای روزمرهی دیگر… و دسترسی به دارو یا خدمات آزمایشگاهی معمولاً فقط دم دست ازمابهتران قرار دارد، در سلامت ماندن با همین راهحل نیمبند اینترنتی میتواند کمی ممکن شود. حالا استارتاپهای حوزهی سلامت باید دوباره ساماندهی شوند، تا حتما چیزهایی نایاب، گران و کمکم از آستین برگزیدهها دوباره ظهور کنند.
۵. هروقت به حرفهای قشنگی مثل نظام حکمرانی دادهها و نظارت حاکمیتی بر سازوکارهای اقتصادی فکر کردید، یاد چند سال پیش هم باشید که در ایران، گوگل را با «درخواستهای مردمی» فیلتر کردند و اخیراً بخشهایی از آن را بهعنوان جایزه به ما مرحمت کردند. قرار بود اینترنت زندگی را سادهتر و عادلانهتر کند؛ اما خطر ساماندهی همیشه بیخ گوش ما و ابزارهای زندگی آسانتر ایستاده است